من با کتونیم قدم میزنم زیر بارون و به تو فکر می کنم
عکــــس تو را
به سقف آسمان سنجاق میکنم
حال که این روزها
از فرط دلتنگی
چشمانم مدام رو به آسمان است
بگذار تو در قاب چشمانم باشی
اینجا همه خوبند خیالت راحت!
من مانده ام و چهار تا هم صحبت!
این گوشه نشسته ایم و دلتنگ تو ایم…
من، عشق، خدا، عقربه های ساعت!
لعنــــــــــت به همه ضرب المثل های جهان
که هروقت لازمشان داری
برعکس از آب درمی آینـــــــــد
مثلا همین حـــــــــــــــالا
که من تو را میخواهم
و طبق معمول
خواستن نتوانستن است
گاهے دلمـ از ـهر چه آدمـ است مے گیرد…!
گاهے دلمـ دو کلمه حرف مهربانانه مےخواهد…!
نه به شکل ِ دوستت دارم و یا نه بــ ِ شکل ِ بے تو مے میرمـــ…!
ساده شاید ، مثل دلتنگ نباش… فردا روز دیگر ے ست
به رفتن تو سفر نه ، فرار می گویند
به این طریقه ی بازی قمار می گویند
.
به یک نفر که شبیه تو دلربا باشد
هنوز مثل گذشته «نگار» می گویند
.
اگر چه در پی آهو دویده ام چون شیر
به من اهالی جنگل شکار می گویند
.
مرا مقایسه با تو بگو کسی نکند
کنار گل مگر از حسن ِ خار می گویند؟
.
تو رفته ای و نشستم کنار این همدم
به این رفیق قدیمی سه تار می گویند
این روزها
“بغض” دارم
” گریه” دارم
تا دلت بخواهد
” آه” دارم . . .
ولی بازیگر خوبی شده ام
” می خندم !